قدس آنلاین - شاید شما هم اصطلاح «فقه جعفری» یا «شیعه جعفری» را زیاد شنیده باشید. آیا تاکنون اندیشیدهاید که چرا فقه در بین ائمه(علیهمالسلام) به طور اخص به امام جعفر صادق (علیهالسلام) منتسب است؟ نوشتار حاضر در پاسخ به این پرسش تدوین شده است.
در تاریخ حدیث، به دوران امامت امام محمد باقر و امام جعفر صادق(علیهما السلام) دوران صادقین اطلاق میشود. پیریزی فقه جعفری در قالب تربیت بیش از ۴۰۰۰ شاگرد خصوصی و عمومی و صدور هزاران حدیث موثق مربوط به این دوره است.
احادیث صادر شده از صادقین(علیهما السلام) افزون بر هزاران حدیث است. این روند در دوران امامت امام موسی کاظم (علیهالسلام) تا امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) سیر نزولی داشته است. اختلاف در شمار احادیث صادره از ائمه به جهت تفاوت در درجات علمی ایشان نبوده است، بلکه به استناد «کلهم نور واحد» همگی دارای مرتبه علمی عصمت الهی و علم لدنی بودهاند؛ بلکه تفاوت صرفاً در مجال صدور حدیث بوده است. امام علی(علیهالسلام) بیشتر دوران زعامت خود را در جنگ بر تأویل گذراندند و با افزایش اقدامهای نظارتی حکام اموی، امام حسن تا امام سجاد(علیهماالسلام) فرصت صدور اندکی داشتند. در زمان صادقین(علیهماالسلام) به دلیل درگیریهای سیاسی و نظامی امویان و عباسیان این دو امام بزرگوار فرصت مناسبی برای نشر احادیث یافتند. از آغاز امامت امام پنجم تا سال شهادت امام ششم، ۱۰ خلیفه اموی و عباسی به خلافت رسیدهاند که این نشانه از تزلزل و اختلاف در بین آنهاست، اما با تثبیت پایههای حکومت عباسی در زمان امام هفتم(علیهالسلام) ایشان بشدت تحت نظارت و پیگرد قرار گرفتند، به گونهای که بیشتر عمر شریفشان را در زندان بودند. امام رضا(علیهالسلام) نیز معاصر مأمون خلیفه عباسی قرار داشتند و مجال برگزاری جلسات علمی را نداشتند. این نظارتها در دوران امام نهم، دهم و یازدهم تشدید شد. امام یازدهم را از این جهت «عسکری» نامیدهاند که با شنیدن خبر تولد امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه)، حضرت در یک پادگان نظامی و عسکری تحت شدیدترین تدابیر امنیتی به سر میبردند و مأموران قصد شهادت ایشان را داشتند.
دو دلیل عمده صدور حدیث و تکوین فقه جعفری و تربیت شاگردان فراوان عصر صادقین، یکی درگیری امویان و عباسیان و فرصت عمل بیشتر و دیگری تغییر رویکرد و شیوه مبارزاتی امام محمدباقر و امام جعفر صادق(علیهماالسلام) از ابعاد نظامی و سیاسی به رویکرد فرهنگی بود. یکی از مهمترین اقدامها در تأسیس حکومت، حق شیوه مبارزه با استکباراست. این شیوه را برخی از قبیل امام حسین(علیهالسلام) درجنگ و برخی چون امام حسن(علیهالسلام) در صلح و برخی چون امام سجاد (علیهالسلام) از طریق دعا و نیایش به صورت نرم و غیرمستقیم و برخی چون صادقین(علیهما السلام) در اقدام فرهنگی و حتی امام رضا (علیهالسلام) حفظ اسلام را در قبول ولایتعهدی مامون دید. تمام اینها یک هدف داشتهاند و آن حفظ و اعتلای اسلام بوده است. چنان که در حدیث آمده است؛ «ان الحسن والحسین امامان قاما او قعدا». حسن و حسین هر دو امامند چه قیام کنند چه قعود. کار در زمینه فرهنگی فردا نگر، فراگیر و بسیار ماندگارتر از حیطههای سیاسی و نظامی است و تا نسلها اثر آن میماند. این دو امام بزرگوار شاگردانی از مکاتب فقهی عامه (اهل سنت) نیز داشتند که از وجود امام بهرهمند میشدند. مراسم سیاسی عبادی حج نیز فرصت مغتنمی بود تا تدریسی فراگیر داشته باشند.
مسئله مهم دیگر اینکه مدرسه امام جعفر صادق (علیهالسلام) تنها یک مدرسه دینی و فقهی نبود، بلکه در حیطههای علوم تجربی، ریاضی و طب، شاگردان مبرزی تربیت کردند. بیگمان بالندگی تمدن اسلامی در دوران طلایی اسلام قرنهای چهارم تا هشتم هجری که اسلام پرچمدار تمام علوم بود، ریشه در مدرسه صادقین(علیهما السلام) داشت.
شیوه برخورد امام صادق(علیهالسلام) با کفار و زنادقه نیز بسیار متین، عبرتانگیز و استدلالی است. در روایات مرآت العقول آمده است که «قال للزندیق یا اخی...» امام با لفظ برادر از آنها یاد کرده و به احتجاج علمی میپردازد. امام هیچ گاه روی اینها شمشیر نکشید، بلکه در برخورد با زیدیه که طایفهای از شیعه بودند که قایل به قیام نظامی با مستکبران بودند، روی خوشی نشان نداد و یکی از تفاوتهای شیعه اثنی عشری با زیدیه قیام به سیف بوده است.
اصحاب اجماع که در علم رجال اشخاص ثقه و عادلی هستند، شاگردان مبرز مدرسه صادقین(علیهما السلام) بودند که عبارتند از: زراره، ابوبصیر اسدی، جمیل ابن دراج، یونس عبدالرحمن و صفوان ابن یحیی که در سه گروه ۶ نفره فهرست شدهاند. این عده، مورد تربیت ویژه شاگردان جلسات خصوصی امام بودهاند. با وجود فرصت عمل، باز هم نظارت امویان و عباسیان بر این دو امام بوده است و این دو نیز اصل تقیه را رعایت کردهاند. علامه مجلسی در تعارض اخبار صادقین(علیهما السلام)، بحث تقیه را مطرح میکنند که برخی اخبار در جلسات عمومی در شرایط تقیه بوده است.
در روایتی از امام صادق(علیهالسلام) آمده است، هرگاه جویای احادیث اهل بیت شدید، به زراه ابن اعین مراجعه کنید. این جلسات (خصوصی) غالباً در منزل امام بوده است و روایاتی که با «دخلت علی...» آمده، از این نوع است. مهمترین دستاورد عصر صادقین(علیهما السلام) تدوین اصول اَرْبَعَمَائهْ است. اصول اَرْبَعَمَائهْ به معنای کتب موثق و معتبر چهارصد گانهای است که جامعی از علوم اهل بیت و مصدر حدیث بوده است و متأسفانه به دلایلی از جمله آتش سوزی و حمله مغول بیشتر آن از بین رفته است. مشایخ ثلاثه توانستهاند شماری از آن احادیث را در قالب کتب اربعه، مستقیم یا به واسطه کتب دیگر جمع آوری کنند که نسبت به سایر احادیث موثقتر است. شیخ بهایی میگوید، از علایم صحت روایات نزد قدما وجود حدیث در شماری از اصول مشهور اَرْبَعَمَائهْ یا درج مکرر آن در یک یا دو اصل از آنهاست. البته محمد امین استرآبادی معتقد به صدور قاطع جمیع روایات اصول از ناحیه امامان بوده است که با لحاظ اخبارگری نامبرده اقوالش قطعی نیست.
به هر حال بالندگی امروز فقه شیعه که در زوایای فردی و اجتماعی دستورعمل دارد، غالباً مدیون تلاش علمی و فرهنگی دو امام همام بوده است. امروزه نیز دولتمردان لازم است همت خود را از جهات سیاسی، نظامی به ابعاد فرهنگی، اقتصادی معطوف دارند. سفارشات مکرر رهبر انقلاب در خصوص جنگ نرم، گویای همین تغییر رویکرد است. ایشان میفرمایند، امروزه بهترین شیوه مبارزه با آمریکا خدمت رسانی به مردم است. قلم امثال شهید مطهری و علامه و... بسیار کارامدتر از سایر زمینههاست.
نظر شما